پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 112776
آيا واقعا کوفه خائن به اهل بيت بود؟
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 844

موسي قرباني در خبرآنلاين نوشت: نفي مطلق مردم کوفه و ناديده گرفتن خوبيها و رشادتهاي آنان ظلم است و بدتر از آن ، اينکه برخي از افراد خائن ، به کوفيان تشبيه ميشوند که مردم کوفه هم از آنان برائت مي جويند و بايد اين مسائل را مورد توجه قرار داد.
 
آنچه در اذهان مردم از کوفيان وجود دارد يک نگرش بسيار منفي است که کل مردم کوفه را شامل ميشود و هرجا فردي را به خيانت و بي وفائي متهم ميکنند او را به مردم کوفه تشبيه ميکنند و شعار ""ما اهل کوفه نيستيم علي تنها بماند ""شهرت جهاني پيدا کرده است.
 
آنچه باعث اين ذهنيت منفي شده دو حادثه اي است که در مورد نحوه  برخورد کوفيان با امام علي (ع) و فرزندش امام حسين (ع) اتفاق افتاده است اما آنچه در ذهن مردم است بخشي از واقعيت است و تمام واقعيت چيز ديگري است که در اين ياد داشت به آن مي پردازم .
 
1-    برخورد کوفيان با مولا علي (ع)
 
وقتي مردم با امام علي (ع) بيعت کردند امام مرکز خلافت را از مدينه به کوفه منتقل کردند با اين که مدينه از عصر رسول ا...(ص) تا زمان خلافت امام علي(ع) مرکز حکومت اسلامي بود، اما آن حضرت پس از آن که پيمان شکنان را در بصره و در جنگ جمل شکست دادند به مدينه بازنگشتند و کوفه را مرکز خلافت خود قرار دادند. اين امر نشان مي دهد که اميرالمومنين(ع) کوفه را بر مدينه ترجيح دادند و تا پايان عمر هم ايشان به مدينه بازنگشتند و اين نشان دهنده علاقه حضرت به اين مردم بوده است که از نامه حضرت به مردم کوفه و تعابير آن نيز بخوبي استفاده ميشود امام پس از نقض بيعت ناکثين وبراي استمداد از کوفيان در جنگ جمل به آنان نوشتند:
 
از بنده خدا، على امير مؤمنان، به مردم کوفه، که در ميان انصار پايه‏اى ارزشمند، و در عرب مقامى والا دارند، پس از ستايش پروردگار همانا شما را از کار عثمان چنان آگاهى دهم که شنيدن آن چونان ديدن باشد، مردم بر عثمان عيب گرفتند، و من تنها کسى از مهاجران بودم که او را به جلب رضايت مردم واداشته، و کمتر به سرزنش او زبان گشودم. امّا طلحه و زبير، آسان‏ترين کارشان آن بود که بر او يورش برند، و او را برنجانند، و ناتوانش سازند. عايشه نيز ناگهان بر او خشم گرفت، عدّه‏اى به تنگ آمده او را کشتند، آنگاه مردم بدون اکراه و اجبار، با من بيعت کردند. ديگر حوادث آشوب به جوش آمد و فتنه‏ها بر پايه‏هاى خود ايستاد. پس به سوى فرمانده خود بشتابيد، و در جهاد با دشمن بر يکديگر پيشى گيريد، به خواست خداى عزيز و بزرگ.
 
امام (عليه السلام) قبل از جنگ جمل هنگامى که مردم کوفه به يارى آن حضرت آمدند و در ذى قار به وى پيوستند، در خطبه اى از آنان تمجيد کرد و فرمود: «اى اهل کوفه! شما از کريم ترين و ميانه روترين مسلمانان هستيد و روش شما عادلانه ترين روشها و سهم شما در اسلام از بهترين سهم هاست و از بخشنده ترين نژاد عرب مى باشيد. شما در دوستى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اهل بيت او از همه عرب محکم تر هستيد و من بعد از خدا به شما اطمينان و اعتماد کرده ام که به سوى شما آمده ام.
 
حضرت  پس از جنگ جمل نيز با شادى از  مردم کوفه که دشمن را مغلوب ساخته بودند ستايش کرده، مى فرمايند: «جزاکم الله عن اهل بيت نبيکم أحسن ما يجزى العاملين بطاعته و الشاکرين لنعمته فقد سمعتم و اطعتم و دعيتم فأجبتم» خداوند از جانب خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله) بهترين پاداش را به شما مردم کوفه بدهد که دعوت مرا اجابت کرديد و فرمان مرا پذيرفتيد.
 
با توجه به مطالب فوق بخوبي روشن ميشود که گرچه کساني در کوفه بودند که خون به دل امام کردند اما اکثريت مردم اين شهر حامي حضرت بودند و تا آخر ايستادند و اکثريت همين کوفيان بودند که با اهل جمل و خوارج و صفين جنگيدند و آنان را مغلوب ساختند و اگر در جنگ جمل 200 تا 700 نفر از مدينه و جاهاي ديگر با حضرت به بصره آمدند و امام را ياري دادند در اين جنگ و در جنگ صفين اکثريت ياران علي (ع) کوفيان بودند بنابر اين نميشود خيانت تعدادي از اهالي کوفه به علي (ع) را بهانه سرزنش کل مردم کوفه قرار داد و کوفه هم مثل هر جاي ديگري خوب و بد دارد.
 
2-    برخورد کوفيان با امام حسين (ع)
 
گاهي تصور ميشود که علت اصلي و تامه شهادت امام (ع) و يارانش دعوت مردم کوفه بوده است در حالي که چنين نيست وقبل از آنکه کوفيان از امام دعوت کنند امام از مدينه خارج شد که در وصيت آن حضرت هنگام خروج از مدينه به برادرش محمد حنفيه آمده است:
 
من براي تفريج ، تفرًج ،استکبار ،فساد و ظلم خارج نميشوم بلکه براي اصلاح امتً جدم خارج ميشوم و تصميم دارم امر به معروف ونهي از منکر کنم و سيره جدم رسول الله (ص) و پدرم علي (ع) را احياء کنم.
 
ابن عباس هم امام را از خروج بر حذر داشت و به امام(عليه السلام) چنين گفت : «به من خبر رسيده که تصميم داريد به سوى عراق برويد. آنان اهل حيله و مکراند و تو را به جنگ فرا مى خوانند و ...».
 
عبدالله عمر نيز خطاب به امام مى گويد: «من تو را به صبر و آنچه مردم پذيرفته اند دعوت مى کنم ـ يعنى حکومت يزيد ـ ».
 
امام در پاسخ به عبدالله عمر مى فرمايد: «وظيفه شما آن است که مرا يارى کنيد و بدانيد سوگند به کسى که جدم محمد(صلى الله عليه وآله) را برانگيخت اگر پدرت عمر بن خطاب زمان مرا درک مى کرد به يارى من برمى خاست چنانکه به يارى جدم برخاست و در بيعت با آنان عجله مکن تا عاقبت امور روشن شود».
 
. امام حسين(عليه السلام) به همه کسانى که به پندار خود امام را نصيحت کردند که از مدينه خارج نشوند اعتنا نفرمود زيرا که مى دانستند بيشتر آنان از زبان معاويه، يزيد و طرفداران آنان اين القاءات  را گرفته اند و برخي افراد خودي نيز تحت تاثير آن قرار ميگيرند و توصيه خيرخواهانه مي نمايند.
 
وصيت امام وپاسخ ايشان به پسر عمر بخوبي حکايت از خروج و قيام امام دارد که فعلا مقصد آن مکه است و مقصد نهائي آن معلوم نيست گرچه نميتوان دعوت مردم کوفه را در تعيين مقصد نهائي منکر شد .
 
نکته جالب اينجاست که  در عصر امام حسين(ع) فقط کوفيان با آن حضرت اعلام همکاري کردند و وقتي خبر بيعت نکردن ايشان با يزيد به گوش مسلمانان جهان اسلام رسيد، از هيچ کدام از بلاد اسلامي خبري نشد ولي مردم کوفه هزاران نامه به آن حضرت نوشتند و گفتند که ما هم مثل شما به وضع موجود اعتراض داريم و از شما براي حضور در شهر خود دعوت مي کنيم و در راه شما جان فشاني مي کنيم تا اين حکومت غاصب برافتد و حکومت حق جاي آن بنشيند.
 
   همه اينها نشانه آن است که امام چشم اميد به مردم و شيعيان کوفه دوخته بود و اگر در برخى از خطبه هاى امام على(عليه السلام) و دخترش زينب و بازماندگان شهداى کربلا مردم کوفه مورد سرزنش و ملامت قرار گرفته اند، نظير اهل الغدر و... بدون ترديد مقصود آنان تمام مردم نبوده است چون به خوبى مى دانستند که در بين آنان اصحاب خاص و برگزيدگان شيعه وجود دارند و خود ائمه به اطاعت و اخلاص آنان ايمان داشتند چنان که در ميدان عمل نيز ثابت کردند.
 
   در ميان مردم کوفه افرادى مانند هانى، عابس بن شبيب، حبيب بن مظاهر، عبدالله عفيف، ازدى و قيس بن مسهر صيداوى و دهها تن ديگر بودند که حاضر بودند بارها جان خود را در راه اعتلاى کلمه توحيد زير سايه پرچم امامت بدهند. و تحليل گران مسايل کربلا کمتر به اين نکته توجه کرده اند مگر قيس نبود که جاسوسان عبيدالله او را دستگير کردند در حالى که نامه اى از امام حسين براى مردم کوفه در اختيار داشت، براى اين که به دست آنان نيفتد آن را بلعيد و پس از دستگيرى عبيدالله به او گفت: تو کى هستى؟گفت: من مردى از شيعيان اميرمؤمنان على بن ابيطالب(عليه السلام) هستم.
 
- چرا نامه را از بين بردى؟
 
ـ براى اينکه از درون آن آگاه نشوى.
 
-نامه از جانب چه کسى بود و براى چه کسى؟
 
ـ از حسين (عليه السلام) به جماعتى از مردم کوفه که نام آنان را نمى دانم.
 
ابن زياد ناراحت شد و گفت: از من جدا نخواهى شد تا نام آنان را ببرى و بر منبر بالا روى و حسين بن على و پدرش و برادرش را دشنام دهى و گرنه تو را قطعه قطعه مى کنم.
 
آنگاه قيس با دلى قوى و محکم روى منبر رفت، پس از سپاس و ثناى خداوند به تمجيد امام حسين پرداخت و گفت: دروغگو; پس دروغگو عبيدالله زياد است او را و پدرش را لعن کنيد.
 
   همچنين امام حسين(عليه السلام) درباره مردم کوفه دعاى خير فرمود: «فسألت الله أن يحسن لنا الصنيع و أن يثيبکم على ذلک اعظم الاجر» از خدا خواستم که براى ما خير و موفقيت ـ قرار داده ـ و به شما بزرگترين پاداش را بدهد که زحمت کشيده ايد تا خلافت اسلامى را به جايگاه اصلى آن بازگردانيد.
 
   پس در ميان مردم کوفه افراد زيادي بودند که خلوص بالائي داشتند و نميتوان مقاومت آنان در برابر دشمنان علي (ع) را ناديده گرفت و حمايت مردم کوفه از اهل بيت (ع) انکار ناپذير است و عمل عده اي از کوفيان را به پاي همه مردم کوفه نوشت.
 
3-    کوفه در نظر بزرگان
 
    اميرالمومنين(ع) وقتي مي خواستند به اين شهر هجرت کنند، از اين شهر با عنوان قبة الاسلام و جمجمة العرب ياد کردند که اين تعابير جايگاه برجسته شهر کوفه را نشان مي دهد.
 
    ابونصر تمار از سلمان روايت کرده که گفت: «کوفه گنبد ( قبه ) اسلام است. زمانى بيايد که مؤمنى نماند مگر آنکه در کوفه باشد و يا قلبش هواى کوفه کند».
 
   نويسنده کتاب "کوفه و نقش آن در قرون نخستين اسلامي"با بيان اين که جمعي از بهترين ياران پيامبر(ص) و اميرالمومنين(ع) به شهرهايي از جمله کوفه مهاجرت کرده بودند، افزود: شهر کوفه در زمان خليفه دوم تاسيس شد و اين شهر در کنار بصره و فسطاط در مصر به مقري براي اصحاب رسول ا...(ص) و اميرالمومنين(ع) تبديل شده بود زيرا در اين زمان خليفه دوم اصحاب را تشويق مي کرد که به اين شهرها مهاجرت کنند. در نتيجه بيشتر اصحاب با سابقه رسول ا...(ص) که به اميرالمومنين (ع) بسيار علاقه مند بودند و خدمات و شجاعت ها و فداکاري هاي آن حضرت را شاهد بودند، به اين شهرها مهاجرت کردند؛ به لحاظ کمي و کيفي بيشترين مهاجرت ها به سوي کوفه بود و افرادي مثل حذيفة اليمان ، عمار ياسر، غرظة بن کعب انصاري ، هاشم مرقال مقيم کوفه شدند.
 
    در جنگ صفين سپاه کوفه 2500 صحابه را با خود به همراه داشت که بيش از 100 نفر از اين افراد کساني بودند که در جنگ بدر نيز حضور داشتند که اين نشان دهنده اقامت گسترده صحابه برجسته پيامبر اسلام(ص) در شهر کوفه است. در مقابل معاويه هم که تلاش کرده بود در صفين صحابه را همراه خود داشته باشد موفق شده بود فقط 5 صحابه را با خود همراه کند.
 
   بزرگترين مرکز اجتماع مسلمانان و افرادي که اميرالمومنين(ع) را امام اول شيعيان مي دانستند مثل عمار ياسر، خذيفة اليمان، خذيفة بن ثابت ذوشهادتين، که جزو اصحاب برجسته رسول ا...(ص) محسوب مي شدند و قائل به برتري حضرت علي(ع) بر همه اصحاب بودند نيز ساکن شهر کوفه شده بودند. لذا مردم کوفه نسبت به مردم مدينه و ديگر نقاط عالم اسلام شناخت بيشتري از حضرت علي(ع) داشتند.
 
   علاوه بر آن زبده ترين و برجسته ترين رزم آوران عرب مسلمان، ساکن شهر کوفه بودند. فاتحان ايران و بقيه جنگ هاي بزرگ صدراسلام در کوفه مقيم بودند. سرشناس ترين قبايل يمني و قبايلي از ديگر نقاط عالم اسلام ساکن شهر کوفه شده بودند؛ به ويژه عرب هاي يمن که در سال دهم هجرت در اواخر حيات با برکت رسول ا...(ص) توسط اميرالمومنين(ع) مسلمان شده بودند لذا خود را مديون حضرت علي(ع) مي دانستند و رجالي از آن ها نيز به کوفه مهاجرت کرده و در اين شهر ساکن شده بودند و به خوبي حضرت را مي شناختند مالک اشتر نخعي و حارث همداني از جمله اين افراد بودند.
 
4-    نتيجه بحث
 
      در اين که کوفيان در برابر امام حسين(ع) عملکرد بسيار ننگيني داشتند و جنايت بزرگ کربلا را مرتکب شدند، شکي نيست اما اين بدين معنا نيست که شيعيان کوفه جنايت کربلا را مرتکب شدند. دشمنان شيعه با شيطنت به دنبال آن هستند که القا کنند تمام مردم کوفه شيعه بودند و اين شيعيان، امام علي(ع) را دعوت کردند و پذيراي آن حضرت شدند اما در ادامه ايشان را ياري نکردند و به حضرت خيانت کردند واز درون اين شيعيان گروه خوارج ايجاد شد.همچنين شيعيان امام حسين (ع) را دعوت کردند و نه تنها ايشان را ياري نکردند بلکه ايشان را به شهادت رساندند و بعد براي شهادت او عزاداري مي کنند. وهمين شيعيان امام مجتبي(ع) را ياري نکردند و سبب صلح و کناره گيري ايشان از خلافت شدند.
 
اين تهمت ها را از گذشته تا به حال به شيعه نسبت مي دهند که اتهامات  بسيار ناروا و بي مبنايي است و بايد در برابر آن هوشيار بود.
 
ابن ابي الحديد شارح نهج البلاغه مي گويد که بيشتر مردم شام، مدينه و مصر دشمن اميرالمومنين (ع) بودند و ادامه مي دهد که فقط شهر کوفه بود که نيمي از مردم آن به حضرت علي(ع) ارادت داشتند اگرچه نيمي ديگر با ايشان مخالف بودند.پس فقط نيمي از کوفيان بودند که به حضرت علي(ع) ارادت داشتند.ولي افراد انگشت شماري در کوفه حضور داشتند که اميرالمومنين (ع) را امام نخستين خود مي دانستند. ديگران چنين اعتقادي نداشتند، مدعي چنين اعتقادي هم نبودند.عموم افرادي که در کربلا با امام حسين(ع) جنگيدند نيز از عامه بودند و شيعه نبودند وقتي امام حسين(ع) در کربلا از نيروهاي دشمن پرسيدند چرا کمر به قتل من بسته ايد، گفتند بغضا لابيک؛ به دليل بغض و کينه اي که نسبت به پدر تو داريم.
 
از سويي در ميان اصحاب امام حسين(ع) هم غير از خاندان خود امام و بني هاشم و 4 نفري که از شهر بصره آمده بودند، بقيه ياران امام حسين(ع) که در کربلا به شهادت رسيدند اهل کوفه بودند. بنابراين اگر ما آن چهره زشت را از کوفه مي بينيم، از اين سو هم بايد بدانيم که اغلب شهداي کربلا اهل کوفه بودند.
 
   سران و بزرگان شيعيان در کوفه مثل مختار و ميثم تمار در اين زمان در زندان بودند.درست است که همه شيعيان کوفه خود را به امام حسين(ع) نرساندند اما آن هايي که به امام حسين(ع) اعتقاد داشتند امام خود را ياري کردند.
 
عده اي که درجه ايمان ضعيف تري داشتند و دچار اشتباه شدند آن ها از تهديدهاي ابن زياد ترسيدند و وقتي شنيدند که راه هاي کوفه بسته شده است از اين رو فکر کردند که ديگر تکليفي ندارند و به امام حسين(ع) نپيوستند اما اين افراد با ابن زياد هم همکاري نکردند. سليمان بن صرد خزاعي ، رفاعه بن شدادبجلي ، مصيب بن فرازي جزو اين افراد بودند که بعدها گروه توابين را تشکيل دادند و در صدد جبران کوتاهي هاي خود برآمدند.پس اين شيعيان هم با توجيه اين که راه هاي کوفه بسته است پس تکليفي ندارند، در اين زمينه کوتاهي کردند. البته بعدها هم پشيمان و متوجه شدند که کارشان فقط توجيه بوده است. زيرا در همان شرايط افرادي مثل حبيب بن مظاهري و عبدا...وهب گريختند و خود را به کربلا رساندند .
 
بنا بر اين نتيجه ميگيريم که نفي مطلق مردم کوفه و ناديده گرفتن خوبيها و رشادتهاي آنان ظلم است و بدتر از آن ، اينکه برخي از افراد خائن ، به کوفيان تشبيه ميشوند که مردم کوفه هم از آنان برائت مي جويند و بايد اين مسائل را مورد توجه قرار داد.

 

 

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html